شیرخوار بود؛ درست ۱۰ سال پیش به فرزندخواندگی رفته و دیروز به بهزیستی برگردانده شد، کودک نمیداند که فرزندخوانده است و تقاضای برگشت نزد مادرش را دارد.
کودک تمام شب را گریه کرده است و غذای امروز ظهر را نخورده است؛ البته این تنها موردی نیست که پس از فرزندخواندگی به مرکز بهزیستی بازگردانده میشود. متاسفانه و در کمال ناباوری هستند زوجهایی که کودکی را به فرزندخواندگی میپذیرند و هنگامی که کودک بزرگتر شد با بهانهها و استدلالهای واهی مدعی بیادبی، بیتربیتی، سرکشی، نافرمانی، درس نخواندن و بازیگوش بودن کودک میشوند و مانند کالایی، فرزند را پس میآورند؟!
فرزندخواندگی یکی از انساندوستانهترین روشها برای کمک به کودکان بیسرپرست و ایجاد خانوادهای پایدار برای آنها به شمار میرود. با این حال، موفقیت این فرآیند مستلزم تعهد عمیق و آگاهی از چالشهای پیش رو است. در برخی موارد، به دلایل مختلف، فرزندخواندگی فسخ میشود که این موضوع پیامدهای عمیقی بر کودکان و والدین فرزندپذیر دارد.
فسخ فرزندخواندگی نه تنها وضعیت روانی و عاطفی کودک را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه ممکن است اثرات اجتماعی و قانونی نیز برای والدین به همراه داشته باشد.
لطمههای فسخ فرزندخواندگی برای کودکان
فسخ فرزندخواندگی میتواند پیامدهای بسیار جدی برای کودکان داشته باشد. این پیامدها را میتوان به آسیبهای روانی و عاطفی، آسیب به حس اعتماد، پیامدهای اجتماعی و تاثیر بر پیشرفت تحصیلی و شغلی تقسیمبندی کرد.
کودکانی که فرزندخواندگیشان فسخ میشود، اغلب احساس طردشدگی و بیارزشی میکنند. این تجربه میتواند به اختلالات روانی مانند افسردگی، اضطراب و کاهش اعتماد به نفس منجر شود. این کودکان ممکن است فکر کنند که مشکل از آنها بوده و به همین دلیل نتوانستهاند خانواده خود را حفظ کنند.
از سوی دیگر کودکانی که یک بار پذیرفته و سپس کنار گذاشته میشوند، به سختی میتوانند به دیگران اعتماد کنند. این مشکل ممکن است در روابط آینده آنها، چه با دوستان و چه در زندگی زناشویی، نمایان شود. بازگشت به مراکز نگهداری یا سرپرستیهای موقت میتواند کودکان را با حس انزوای اجتماعی و نگرانی از آینده روبهرو کند. علاوه بر این، این کودکان اغلب در برابر تمسخر یا طرد اجتماعی قرار میگیرند که باعث تضعیف روابط اجتماعی آنها میشود.
ناامنیهای ناشی از فسخ فرزندخواندگی ممکن است بر توانایی کودک در تمرکز بر تحصیل و ساختن آیندهای موفق تأثیر بگذارد.
علل فسخ فرزندخواندگی
فقدان آمادگی روانی و عاطفی والدین، انتظارات غیرواقع بینانه، چالشهای رفتاری کودک و مشکلات مالی یا خانوادگی میتواند از علل فسخ فرزندخواندگی باشد. برخی از زوجها ممکن است بهطور کامل برای پذیرش نقش والدین آماده نباشند. این عدم آمادگی میتواند منجر به ناتوانی در برقراری ارتباط مؤثر با کودک شود.
برخی از والدین نیز ممکن است انتظاراتی غیرواقعبینانه از فرزندخوانده خود داشته باشند. وقتی کودک مطابق با این انتظارات عمل نمیکند، احتمال بروز مشکلات افزایش مییابد.
برخی کودکان ممکن است به دلیل تجربههای پیشین خود، مشکلات رفتاری داشته باشند که والدین فرزندخوانده توانایی یا مهارت لازم برای مدیریت آنها را نداشته باشند. همچنین مشکلات مالی یا خانوادگی و تغییرات در شرایط اقتصادی یا خانوادگی میتواند توانایی زوجها را برای نگهداری از فرزندخوانده کاهش دهد.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور به تشریح وضعیتهایی پرداخت که منجر به فسخ فرزندخواندگی میشود و گفت: فسخ فرزندخواندگی از موارد بسیار دشوار، اما بعضا ضروری در روند فرزندخواندگی است.
سعید بابایی افزود: فسخ فرزندخواندگی در چند حالت اتفاق میافتد، گاهی که فرزندخواندگی در کودکان با ردههای سنی بالاتر است، کودکان به علت سبقه زندگی در مراکز و در میان همسالان خود یا ذهنیتهای کودکانه و ایده آل خود نمیتوانند با خانواده به زندگی ادامه دهد و بر همین اساس با تقاضای کودک این حکم فسخ میشود.
وی تصریح کرد: هر چند خانوادههای بسیاری در سالهای اخیر به سمت پذیرش فرزندخواندگی کودکان با شرایط خاص پیش رفتهاند، اما بسیاری هنوز متقاضی کودک دارای سلامت کامل هستند. گاهی اوقات کودک در وضعیت سلامت به خانواده تحویل میشود، اما پس از مدتی علائم بیماری در وی بروز میکند. برخی خانوادههای فداکار، روند فرزندخواندگی را دنبال میکنند، اما برخی دیگر توان ادامه را ندارند و به دنبال فسخ فرزندخواندگی میروند. اخلاقهای نوجوانانه، بهانهای برای برخی خانوادهها که از فرزندخوانده خود بگذرند!
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور گفت: گاهی دیگر مددکار یا کارشناس بهزیستی در پی بازدیدهای نظارتی پس از فرزندخواندگی یا با اطلاع رسانی مردمی از طریق اورژانس اجتماعی با شماره ۱۲۳ یا موارد دیگر از وضعیت مخاطره آمیز کودک آگاه میشود و ضمن پیگیری قضایی نسبت به خانواده مذکور، جداسازی کودک و در صورت لزوم فسخ حکم دنبال میشود.
بابایی افزود: در مواردی نیز کودک فرزندخوانده طی سالها با خانواده زندگی میکند و به سنین نوجوانی میرسد و اخلاقیات نوجوانانه بروز میکند. متاسفانه برخی خانواده ها، چون توانمندی مواجهه و تعامل با نوجوان خود را ندارند درخواست فسخ را مطرح میکنند که این خانوادهها در مرحله نخست به سمت مشاوران هدایت میشوند.
گاهی گریزی از فسخ فرزندخواندگی نیست!
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور اظهار داشت: هیچ مشاوری به فسخ تشویق نمیکند، اما گاهی برای حفظ مصالح عالیه کودک، گریزی از آن نیست.
بابایی خاطرنشان کرد: سال گذشته ۲۵۵۰ کودک به فرزندخواندگی رفتند و ۶۰ حکم فسخ ثبت شده است. لازم به ذکر است الزاما فسخها به معنای حضور کودکان در خانواده فرزندپذیر در همان سال نیست و ممکن است حکم فرزندخواندگی آنان در سالهای گذشته صادر شده باشد.
نکاتی که زوجها باید پیش از پذیرش فرزندخواندگی در نظر بگیرند
پذیرش یک کودک به عنوان فرزندخوانده تصمیمی بزرگ و مسئولیتبرانگیز است. برای جلوگیری از مشکلاتی که ممکن است به فسخ فرزندخواندگی منجر شود، زوجها باید پیش از هر چیز، آمادگی روانی و عاطفی خود را بررسی کنند. این شامل بررسی انگیزههای آنها برای فرزندخواندگی و آمادگی برای مواجهه با چالشهای احتمالی است.
شرکت در جلسات مشاوره و آموزشهای مرتبط با فرزندخواندگی میتواند زوجها را با چالشها و روشهای مدیریت آنها آشنا کند.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور دراین باره میگوید: بزرگترین توصیه این است که خانوادهها با مطالعه و تحقیق کافی و همچنین دریافت مشاوره به سمت فرزندخواندگی حرکت کنند.
بابایی به خانوادههای که فرزندخوانده دارند، توصیه میکند: در صورت بروز اختلافات بین کودک و خانواده حتما از مشورتهای کارشناسان و مشاوران استفاده کنند. بررسی انتظارات و پذیرش واقعیت
زوجها باید بدانند که فرزند به معنای عروسک نیست که همیشه فرمانبر و آرام باشد یا اینکه انتظار داشته باشند فرزند آنها پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی کند. استعداد کودکان با هم متفاوت است. آنها باید مطلع باشند که فرزندخواندگی، مانند فرزندآوری طبیعی، شامل چالشها و مسئولیتهای خاص خود است. داشتن انتظارات واقعبینانه میتواند از بروز تنشها جلوگیری کند.
پشتیبانی خانوادگی و اجتماعی نیز میتواند از وقوع فسخ فرزندخواندگی جلوگیری کند. داشتن شبکهای از حمایتکنندگان، شامل اعضای خانواده، دوستان و مشاوران، میتواند در مواقع بحران به زوجها کمک کند.
در مورد فرزندان با سن بالاتر، پیش از پذیرش فرزند، آگاهی از سوابق روانی، جسمی و عاطفی کودک میتواند به والدین کمک کند تا بهتر با نیازهای او سازگار شوند. ارزیابی دقیقتر والدین و کودکان پیش از پذیرش میتواند احتمال سازگاری بیشتر را افزایش دهد. ضرورت سرمایهگذاری در آموزش خانوادههای فرزندپذیر
فرزندخواندگی تصمیمی ارزشمند و انسانی است، اما نیازمند تعهد، آگاهی و آمادگی کامل است. فسخ این رابطه تأثیرات عمیقی بر کودکان بر جا میگذارد و ممکن است باعث آسیبهای جدی روانی و اجتماعی شود. برای جلوگیری از چنین پیامدهایی، زوجهایی که قصد پذیرش فرزندخوانده دارند، باید با آگاهی و دقت عمل کنند و از حمایتهای لازم بهرهمند شوند.
سرمایهگذاری در آموزش و حمایت از خانوادههای فرزندخوانده میتواند نه تنها از فسخ این روابط بکاهد، بلکه زمینهای برای موفقیت و پایداری این خانوادهها فراهم آورد. https://meliyat.com/vdcebw8xijh8p.9bj.html