جامعهشناس و روانشناس اجتماعی دکتر علیرضا شریفی یزدی گفت: عمده برنامههای نمایش خانگی خودِ ابتذال است و اولین مقصر اینکه ابتذال مشتری دارد آموزشوپرورش است، چراکه فرزندانمان فارغالتحصیل میشوند بدون اینکه سواد هنری و سواد رسانه داشته باشند و در این صورت نمیتوانیم از مخاطب توقع داشته باشید که خوب را از بد و ابتذال را از غیر ابتذال تشخیص دهد.
«محتوای سریالها در نمایش خانگی کنترل شود» این خواسته هزاران ایرانی دغدغهمند است که در کارزارهای گوناگون اعتراض کردهاند که «نظارتی بر سریالهای شبکه خانگی وجود ندارد، متأسفانه اشاعه فحشا و عادیسازی آن، ترویج و تبلیغ انواع ناهنجاریها، سبک زندگی اشرافی، خشونت، خیانت و نگهداری سگ و دیگر حیوانات در سریالهای نمایش خانگی موج میزند و هیچ نظارتی هم صورت نمیگیرد.»
خبرگزاری فارس نیز در چند روز گذشته با سلسله گزارشهایی از کارشناسان خانواده و جامعهشناسان تا نمایندگان مجلس و مسئولان مربوطه و حقوقدانان بر نظارت بر فضای نمایش خانگی تأکید کرده است. البته با این وجود این اعتراضات و انتقادات شاهدیم که برخی از تولیدات شبکه نمایش خانگی گهگاهی پربازدید میشود و این تناقص بهانهای شد که گفتوگوی کارشناسی دیگری را برای دانستن اینکه چرا بازار ابتذال مشتری دارد را تدارک ببینیم.
با «دکتر علیرضا شریفی یزدی»، یک جامعهشناس و روانشناس اجتماعی، به گفتوگو نشستیم تا از بازار پر مشتری ابتذال و راهکارهای جلوگیری در نیفتادن در دام ابتذال برای خانوادهها بگوید. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*هدف شبکه نمایش خانگی جذب مخاطبان از ماهواره به تولیدات داخلی بود
در این سالهایی که شبکه نمایش خانگی فیلم و سریالهای گوناگونی را تولید و منتشر کرده مخاطب برای پر کردن اوقات فراغت و آموزش از برنامههای آن استفاده کرده است، اما به گفته همین مخاطبان با کارزارها و پویشهایی که در فضای مجازی ثبت کردهاند، تولیدات شبکه نمایش خانگی رو به ابتذال رفته است. تحلیل شما چیست؟
شریفی یزدی: واژه ابتذال یک واژه کشدار است و متناسب با اینکه افراد ابتذال را چه چیزی تعریف میکنند، برچسب زدن به هر چیزی از جمله شبکه نمایش خانگی میتواند کم یا زیاد باشد. یکی از دلایل جذب مخاطبان حتی در صورت اعتراض به نمایش خانگی این است که صدا و سیما به عنوان رسانه اصلی دیداری و تصویری ما یک سری اصول خاص خودش را دارد که یا نمیتواند و یا نمیخواهد از آنها عبور کند.
بسیاری از مخاطبانی که از بینندگی صدا و سیما ریزش پیدا کردند و یک دورهای جذب برنامههای ماهوارهای شدند، بعد به دلیل بیمحتوا بودن بسیاری از برنامههای ماهواره به سمت شبکه نمایش خانگی شدند.
اساسا فلسفه شکل گیری شبکه نمایش خانگی این بود که مخاطبان را از ماهواره به سمت تولیدات داخلی بیاورد، به همین دلیل برنامههای نمایش خانگی استانداردهای سفت و سخت صدا و سیما دارد را رعایت نکرد. میخواهم بگویم که بخشی از ابتذال در نمایش خانگی تعمدی بوده است تا به نیاز گروه وسیعتری از جامعه پاسخ داده شود، در اینکه برخی از برنامههای شبکههای خانگی ابتذال دارد شکی نیست.
*شبکه نمایش خانگی برای رونق رو به ابتذال رفت
طبق نظرسنجیهایی که انجام شد برخی از این برنامههای نمایش خانگی بسیار بیننده دارد و پیشتاز در جذب مشتری است، چطور میشود مردم ناراضی هستند اما باز هم مخاطب این برنامه میشوند؟
شریفی یزدی: متأسفانه همانطور که گفتیم رسانه دیداری ما در کشور بر اساس قانون منحصر است و انحصار به صدا و سیما دارد. صدا و سیما هم سالیانی است که از مرجعیت رسانههای کشور کنار رفته است. وقتی صدا و سیما نتوانست نیاز مردم را برآورده کند مردم به ماهواره گرایش پیدا کردند و چند صباحی ماهوارهها توانستند این نیاز را برطرف کنند البته اغراض خود را هم لا به لای آن آوردند.
تا اینکه شبکه خانگی تاسیس شد، تقریبا چون برنامههای نمایش خانگی به زندگی مردم نزدیکتر است و در مقابل صدا و سیما که اکثریت مردم با آن همذات پنداری ندارند و زندگی روتین مردم نیست، این باعث شده که نمایش خانگی رونق پیدا کند و در کنار این اتفاق برای اینکه رونق خود را نگه دارد و به تعداد بیننده خود اضافه کند به سمت ابتذال رفته است.
یکی دیگر از دلایل ابتذال در نمایش خانگی تولیدِ سرسری و زیاد فیلم و سریال و برنامه است. یعنی چون این حوزه بازار دارد، تولیدهای «بزن و برو»، آثار سریع و کم محتوا که فرم محتوا ندارد، اما برای بیننده جذاب است در این بازار قرار میگیرد.
همین میشود که مردم به آن گرایش پیدا میکنند و ابتذال را به عنوان هنر منتقل میکند و باعث میشود که سطح انتظار و سلیقه هنری مردم روز به روز کاهش پیدا کند. همین اتفاق در حوزه موسیقی هم افتاد یعنی از موسیقی فاخر امروز به یک سری موسیقیهای دم دستی و خطی رسیدیم.
یکی از اصلیترین دلایل گرایش مردم شبکه نمایش خانگی این است که حریفی ندارد. وقتی فضا خالی است و با زندگی مردم مانوس است و با همین ابتذال و دم دست بازیهایش توانست قشر بزرگی از جامعه یعنی جوان و نوجوان را درگیر کند.
*جوکر و زخم کاری نمونه بارز ابتذال است
لطفاً چند مصداق از ابتذال در شبکه نمایش خانگی بیاورید؟ چه برنامهها و سریالهایی شاخصههای ابتذال را دارد؟
شریفی یزدی:به عنوان مثال برنامه جوکر گاهی از واژهها و اصطلاحاتی استفاده میکند که ما در فرهنگ متوسط عادی یک خانواده معمولی ایرانی، نه یک خانواده مذهبی هرگز به خودمان اجازه نمیدهیم از این واژهها استفاده کنیم.
بنده به شخصه وقتی چند بار برنامه جوکر را تماشا کردم، متوجه شدم که در آنجا کاملاً واژه ابتذال کاربرد دارد؛ شوخی مستهجن و واژههایی که در فرهنگ ما خطقرمز هستند در این برنامه به کار میرود. یکی دیگر از مثالهای ابتذال در شبکه نمایش خانگی در فیلم زخم کاری است. چراکه این حجم از خشونت و خشن بودن در فرهنگ ایرانی وجود ندارد و باید این خشونت در زخم کاری ۱ ، ۲، ۳ را سیاهنمایی بدانیم که نوعی از ابتذال است.
برخی از فیلمهایی که از شبکه نمایش خانگی مثل تگزاس ۱ ، ۲، ۳ با اصطلاحاتی که به کار برده میشود که مخاطب را بخنداند، اما طنز نیست بلکه هجو است که به ابتذال کشیده میشود. من به صورت یک بیننده حرفهای و پروپا قرص نمایش خانگی نیستم اما به صورت موردی این برنامهها را دیدم و همیشه ابتذال به چشم خورده است.
* اولین مقصر اینکه ابتذال مشتری دارد، آموزش پرورش است
با اینحال که به گفته خودتان در عمده سریالها و برنامههای نمایش خانگی ابتذال به چشم میخورد و مخاطب هم متوجه میشود که این با فرهنگ ما همخوانی ندارد، چرا ابتذال مشتری دارد و گروهی خریدار آن هستند؟
شریفی یزدی: اولین مقصر اینکه این ابتذال مشتری دارد آموزش پرورش است، درسهای تعلیم و تربیت ۱۶ هزار ساعت وقت بچه را طی ۱۲ سال میگیرد و یکی از وظایف نظام آموزشی این است که هنر درست، فاخر، اصیل و ریشه دار و زبان هنری را به بچهها بیاموزد تا وقتی به بلوغ رسیدند، بتوانند خوب را از بد در یک اثر هنری تشخیص بدهند. بتوانند تشخیص بدهند کدام فیلم و موسیقی و. . خوب و کدام مبتذل است.
متاسفانه نظام آموزشی ما سکوت می کند و اَبتَر عمل میکند و چیزی برای ارائه ندارد. بچه هایمان فارغ التحصیل میشوند بدون اینکه سواد هنری و سواد رسانه داشته باشند. وقتی سواد هنری و رسانه آموزش داده نشده است، نمیتوانیم از مخاطب توقع داشته باشیم که خوب را از بد و ابتذال را از غیر ابتذال تشخیص دهد.
مکان آموزش تشخیص ابتذال از غیر ابتذال یا خانواده است یا مدرسه، اما خانوادهها که عمدتا خودشان فاقد سواد رسانه و هنری است و مدرسه هم آموزشی نمیدهد.
*ابتذال دم دستی است/ وقتی به مخاطب خوراک خوبی داده نمیشود به هر چیزی راضی میشود
نکته دوم این است که ابتذالها معمولا دم دستی و عینی است یعنی هر چیزی که مبتذل است دم دستی و عینی است و نیازهای سطحی و اولیه فرد را پاسخ میدهد. به طور طبیعی وقتی شما به نیازهای عمیق مخاطب نمیتوانید بپردازید، آنها به سطحی گرایی کشیده میشوند.
گیشه سینما و نمایش خانگی هم برای اینکه بازار داشته باشد به این مسئله دامن میزند و این میشود لازم و ملزوم یکدیگر. یعنی از طرفی ما با یک سینما یا اثر هنری مبتذل روبهرو هستیم که سطح سلیقه، شناخت و درک هنری فرد را به شدت کاهش میدهد و از آن طرف خود این کاهش یک بازار جدید سطحی و مبتذل و نیازمندیاش را ایجاد میکند که برای پاسخ به آن میبینیم که ابتذال دوم و سوم تولید میکنیم.
مخصوصاً این ابتذال را در تولیدات کمدی در ایران میبینیم، البته تعداد محدودی از آثار فاخر کمدی از برخی تولیدکنندگان شاخص است، اما فارغ از آنها با برخی از آثار به درد نخور و مبتذل روبهرو هستیم، چرا جامعه این را میخواهد چون تشنه است و وقتی تشنه است و خوراک خوبی به آن داده نمیشود به هر چیزی راضی میشود.
درست است که جامعه به شادی نیاز دارد و فیلمسازان برای اینکه سطح نشاط مردم را بالا ببرند آثار و محتوایی تولید میکنند که این نیاز مرتفع شوند، اما در استفاده از ابزارهای شادی در فیلمها درست عمل نمیشود، چراکه بین واژه شادی و نشاط تفاوت است. شادی یک کار زودگذر است که ما با یک فیلم کمدی که میبینیم یا یک جوک شاد به طور کوتاه مدت شاد میشویم، اما نشاط یک امر شادمانه ماندگار پایدار است.
آنچه که معمولاً رسانهها انجام میدهند معمولاً بیشتر برمیگردد به شادی نه نشاط. بخش بزرگ جوانان هنوز ادبیات خنده حلال و حرام را نمیشناسد. باید بیاییم ریشهای عمل کنیم و راه حل دم دستی برای حل این معضل ندهیم.
*نباید نسخهای بپیچیم که نمایش خانگی تعطیل شود
همانطور که خودتان گفتید قشر بزرگی از بینندگان این برنامهها جوان و نوجوان هستند چطور باید شبکه نمایش خانگی را ساماندهی کرد تا هم به مخاطب آسیبی نرسد و هم خوراک درست فرهنگی تولید شود؟
شریفی یزدی: باید فیلتری باشد که وقتی آقا رشید در برنامه جوکر اصطلاح سکسی به کار میبرد و نوجوان ۱۰ ساله و ۱۳ ساله من هم مخاطب آن است آن را نبیند. چراکه این عین ابتذال است. ابتدا باید از وزیر آموزشوپرورش بخواهیم که برنامه هنری و سواد رسانهای در ۵ سال آینده داشته باشد. در گام بعدی هم باید برنامههای فاخر تولید کنیم که زندگی توده مردم را نشان میدهد و بر اساس سلیقه مردم باشد.
باید شبکه خانگی را از ابتذال بیرون آورد، اما نباید نسخههایی داده شود که باعث شود که شبکه خانگی هم تعطیل شود، چون مردم نمیایستند و به سراغ برنامههای دیگر میروند. باید نیاز مردم را تأمین کنیم.
*وزارت ارشاد باید با انتشار محتوا بدون مجوز برخورد کند
چطور میشود که سریالهایی بدون مجوز منتشر میشود، چرا ناظری نیست که این فضا را کنترل کند؟
شریفی یزدی: این ضعف وزارت ارشاد است، چراکه درگیر حوزه دیگر است و به قدری دایره نظارت را تنگ گرفته است که برخی از سازندگان و تولیدکنندگان هم به طور کل بیخیال مجوز میشوند در مقابل هم با این افراد و کسانی که بدون مجوز تولیدات را منتشر میکنند، برخورد مناسبی انجام نگرفته است. وزارت ارشاد و قوه قضائیه متولی این امر است، چراکه بر اساس قانون هیچکس حق ندارد تولید تصویری و دیداری داشته باشد بدون اینکه مجوز مراجع ذی ربط را گرفته باشد.
اخیراً هم فیلم دیگری در فضای مجازی منتشر شده است به نام «کیک محبوب من» که دست به دست میشود. همین موضوع نشان میدهد بخشی از جامعه ایران نیاز سنگینی به آموزش و محتوای مناسب دارد که متأسفانه سیستم وزارت ارشاد در انطباق خود با اینها عقب مانده است. ما باید بر اساس نیاز روز عمل کنیم و وزارت ارشاد بهتر میتواند در این حوزه عمل کند.
*خانواده دست به کار شود و سواد رسانهای و هنری بیاموزد
به عنوان راهکار کوتاه مدت مدت به خانواده چه پیشنهاد و توصیهای میکنید که درگیر این بازار پرمشتری ابتذال نشود؟
شریفی یزدی: در راهکار کوتاه مدت باید بگویم که خانوادهها در اینترنت چند صفحه مطلب در مورد سواد رسانه به خصوص رسانههای دیداری بخوانند و شاخص آثار هنری سالم و درست که میتواند به رشد خودشان و بچههایشان کمک کند را پیدا کنند. هر خانوادهای با اندک مطالعه و کمک گرفتن از اهل فن میتواند از مشتری شدن بچهها و خانواده خود برای این آثار هنری مبتذل جلوگیری کند تا در راهکار طولانی مدت دولت و مسئولان بتوانند این مشکل را ریشهای حل کنند.