کد خبر: ۳۲۷۶۴۸
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۶
 کرونا جان سلام. اوضاعت خوب است؟ می‌دانم حالت خوب است و قوی‌تر از قبل مشغول گشت و گذار در همه جای زمینی.

فکر کنم یک سالی می شود که اینجا آمده‌ای، قصد رفتن نداری؟ درست است که ما آدم‌های میهمان نوازی هستیم، اما فکر نمی‌کنی یک سال مدت زیادی است برای میهمانی؟

اول اسفند بود که به سرزمین ما هم آمدی و هنوز هم هستی. چه دیر گذشت این روزها و از چه چیزهای خوبی محروممان کردی در این مدت.

کرونا جان می دانی، اسفند ما ایرانی‌ها با همه جای زمین فرق دارد و این ماه برای ما ایرانی‌ها بسیار زیباست، اما امسال نبود. می دانی اسفند هر سال در خانه همه ایرانی‌ها برو و بیایی برای استقبال از نوروز برپا می شود، از خانه تکانی گرفته تا خرید لباس نو و شیرینی و... و این روزها عجیب برای کودکان دلچسب است، اما امسال این شادی را از ما گرفتی.

کرونا جان می‌دانی خیلی‌ها از چند ماه قبل منتظر آمدن اسفند بودند تا کسب و کارشان رونق بگیرد و دم عیدی پیش زن و بچه هاشان شرمنده نباشند. می دانی امسال بساط کاسبی‌شان را به هم زدی و خیلی‌ها را ورشکست کردی.

کرونا جان عید و دیدوبازدیدهایش، عید و سفرهایش و عید و گشت و گذار در طبیعتش از رسوم زیبای ما ایرانیان است که آن را هم از ما گرفتی و مجبورمان کردی این تعطیلات را در خانه بمانیم و چه سخت گذشت آن روزها. حتی نشد به دیدن پدربزرگ ها و مادربزرگ هایمان برویم برای تبریک عید، مبادا که تو هم بیایی و گرفتارشان کنی.

اکثرمان بی خیال مسافرت هم شدیم و تعطیلات نوروز را تنها در خانه ماندیم و این شد نوروز 1399 ما.

بهار که رسید همه جا سبز شد و جان می‌داد برای گشت و گذار در طبیعت، جان می داد برای اینکه آخر هفته بار سفر ببندی و به دل طبیعت بزنی و خستگی هفته را از تن بیرون کنی، اما مگر گذاشتی.

بچه ها هم که مدرسه‌شان را به تعطیلی کشانده بودی حسابی از تو دلگیر بودند. حق هم داشتند، نه می شد مدرسه بروند و با دوستانشان باشند، نه پارک و نه کوچه. از میهمانی‌های خانوادگی و شب نشینی، سینما رفتن، ورزش، کنسرت و... هم خبری نبود. حق بده از تو ناراحت باشند.

کرونا جان می‌گفتند از گرما بدت می آید و تابستان که بیاید می روی، اما انگار به تو خیلی خوش گذشته و حالا حالاها قصد رفتن نداری.

تابستانمان را هم خراب کردی و خبری از سفرهای این فصل نبود، می دانی دلمان لک زده بود برای مسافرت، ولی مگر گذاشتی.

می دانی، شوق خرید مدرسه را هم از بچه هامان گرفتی، آنها شهریور هر سال خود را آماده می کنند همراهمان به بازار بروند و کیف و کفش و مداد و دفتر بخرند، با کلی ذوق آنها را آماده می کردند که اول مهر برسد و مدرسه بروند، اما امسال از این هم خبری نبود. اصلا حواست  به کاسب‌ها هست، بازار مهر آنها هم کساد کساد بود.

کرونا می دانی در این مدت جان چند نفر را گرفته‌ای؟ فقط در سرزمین ما بیش از 25 هزار نفر را کشته‌ای و چندین برابر آن را راهی بیمارستان کرده ای، اصلا می دانی 25 هزار خانواده داغدار یعنی چه؟

 می دانی اینکه 25 هزار خانواده بزرگ خود را از دست بدهند یعنی چه؟ می دانی حسرت در آغوش گرفتن پدر و مادر را برای همیشه روی دل خیلی‌ها گذاشته‌ای؟

می دانی در این مدت بچه هایی را از پدر و مادرشان گرفته‌ای که همه دلخوشی آنها بودند. می دانی این مادرها را به جنون کشانده‌ای و هنوز هم باور ندارند جگرگوشه شان دیگر کنارشان نیست.

می دانی پزشکان و پرستاران سرزمینم ماه هاست شب و روز ندارند، خیلی هاشان آرزو دارند فرزندانشان را در آغوش بگیرند، اما ترس دارند از اینکه مبادا آنها را مبتلا کنند.

می دانی خیلی پدرها را که با دستفروشی لقمه نانی حلال سر سفره می‌برند را شرمنده زن و بچه هاشان کرده ای.

می دانی خیلی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها که تنها دلخوشی‌شان دیدار آخر هفته با نوه‌هایشان بود را به مرز افسردگی کشانده‌ای.

می دانی در این مدت نتوانسته‌ایم با کسانی که عزیزانشان را از دست داده‌اند از نزدیک همدردی کنیم تا شاید تسلی برای غم‌هایشان باشیم.

می دانی....

کرونا جان یلدا در پیش است، این رسم زیبای ایرانی را دیگر از ما نگیر، اگر تا آن موقع نرفتی، لطفا تا نوروز نیامده برو.






























































ایسنا
نام:
ایمیل:
* نظر: