کد خبر: ۲۲۴۸۵۸
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۰
حالا اسم دریا و ساحل و موج و کشتی که به گوش می رسد، قلب مان مچاله می شود و دل مان برای ۳۲ فرشته دریایی که غریبانه آسمانی شدند، به درد می آید . برای مادران و همسران و همه کسانی که عزیزانشان بر روی میلیون ها لیتر آب سوخت و چیزی از آنها باقی نماند. برای کودکانی که ماه هاست چشم انتظار بازگشت پدران دریایی خود هستند و چه انتظار تلخ و بی پایانی! 

مرگ واقعیت زندگی ماست، اما چگونه مردن هم خیلی مهم است. چه حوادث تلخ و عجیبی هر روز برایمان کمین گرفته اند! همیشه برای خاموش کردن آتش، آب بر شعله های سرکش و سوزان می ریزیم، اما ۳۲ دریانورد ما بر روی اقیانوسی از آب سوختند و کاری از دست مان برایشان بر نیامد و چه مرگ سوزناکی بود برای آنها با آن دل‌های دریایی شان.


حالا زخمی عمیق بر دلمان سنگینی می کند، زخمی که تا عمق استخوان هایمان رامی سوزاند و فریادمان را به آسمان می برد.


هنوز در نزدیکی سالروز فاجعه پلاسکو، داغدار پلاسکوهستیم، ولی «سانچی» با پلاسکو یک فرق اساسی داشت، برای پلاسکو با همه ضعف ها و تنگناها خیلی تلاش کردیم و زحمت کشیدیم و عرق ریختیم، اما برای سانچی که عزیزانمان را درحلقوم پرآتش خود بلعید، دست مان کوتاه کوتاه بود و چیزی که دردآورتراست اینکه به نظر می رسد شاید برای نجات آنها از میان شعله های آتش کمی دیر وارد عمل شدیم. پس از گذشت یک هفته زمزمه های کمک خواهی و مذاکره و رایزنی و دیپلماسی گری کمی دیر شنیده شد.

مرور خبرهای یک هفته اخیر حکایت می کند دستور پیگیری ها و رسیدگی ها کمی دیر داده شد، اتاق بحرانی که نشان از پیگیری مسئولان ما بدهد، کمی دیر تشکیل شد، هر چند به احتمال زیاد شاید در صورت رایزنی و مذاکره و ...هم کاری برای خاموشی غول سانچی از دست کسی بر نمی آمد، ولی شاید شعله های گرگرفته قلب خانواده های منتظر را کمی خاموش می‌کرد.

حالا فقط می توانیم برای پرواز آن فرشته های دریایی تسلیت بگوییم و برای روح بلندشان آرزوی شادی و برای خانواده های داغ بر دل نشسته آرزوی صبوری کنیم.  












الف
نام:
ایمیل:
* نظر: