کد خبر: ۱۸۱۷۲۲
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۷

به بهانه آلودگی هوا...

دوش دیدم که شده شهر غبار آلوده
برج و گنبد شده پُر دوده، منار آلوده
خبر از ناخوشی حالِ هوا در همه جاست
مثل تهران شده هر گوشه کنار آلوده
آمده سرفه کنان همسر من از سر کار
گفت: ناجور شده پارک سوار آلوده

گفتمش: زود سر و صورت خود آب بکش
نشود از قِبلَت صورت یار آلوده
زاغ با مرغ چمن گفت: بیا در برویم
جای ما نیست در این شهر خمار آلوده
نفسم تنگ و دلم تنگتر از راه نفس
بنگر اینکه شده کل چنار آلوده

ماه و خورشید مکدر شده از نخوت دود
بالاخص اینکه زُحل توی مدار آلوده
تا که شد ملعبه دست سیاسی کاران
بعد از آن بود که گردید بهار آلوده
به خدا قصد ندارم به سیاسی کاری؛
شده مانند یمین سمت یسار آلوده!

لغو کنسرت اگر شد هم از این روست که چون؛
سیم قانون شده ناکوک و سه تار آلوده
هر که را دیده ام از حال خودش بیزار است
زار آلوده و البته نزار آلوده
همه از کارو عمل سخت گریزان شده ایم
بس که آبادی ما گشته شعار آلوه
روزها فکر من این است و همه شب سخنم
که چرا گشته چنین ایل و تبار آلوده؟!

مجید مرسلی

الف
نام:
ایمیل:
* نظر:
جدیدترین اخبار
پربیننده ترین